English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8316 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
country life U زندگی روشنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
light is necessary to life U روشنایی برای زندگی لازم است
light is necessary to life U روشنایی لازمه زندگی است
Other Matches
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
luminosity U روشنایی
lightness U روشنایی
luminance U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
night light U روشنایی شب
peeps U روشنایی کم
peeping U روشنایی کم
lighting U روشنایی
peeped U روشنایی کم
peep U روشنایی کم
lighted U روشنایی
light U روشنایی
lightest U روشنایی
illuminations U روشنایی
luminouity U روشنایی
electric lighting U روشنایی
clearness U روشنایی
illumination U روشنایی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
looms U هاله روشنایی
light gap U فاصله روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
light control U کنترل روشنایی
light conditions U نسبتهای روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
looming U هاله روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
light adaptation U انطباق با روشنایی
lambert U واحد روشنایی
loomed U هاله روشنایی
light brightness control U کنترل روشنایی
light meter U روشنایی سنج
lighting unit U واحد روشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
lighting source U منبع روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
illumination U شدت روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting line U سیم روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
light point U منبع روشنایی
illuminations U شدت روشنایی
intensity of illumination U شدت روشنایی
asterism U روشنایی و نور
artifical light U روشنایی مصنوعی
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
illumination change U تعویض روشنایی
full beam spread U باندکامل روشنایی
gaslight U روشنایی گاز
illuminance U شدت روشنایی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
electric light U روشنایی برقی
continuous illumination U روشنایی مداوم
ceiling light U روشنایی سقفی
brightness signal U پیام روشنایی
brightness control U پیچ روشنایی
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
direct lighting U روشنایی مستقیم
earth light U روشنایی خاکستری
earth shine U روشنایی خاکستری
illuminating aperture U روزنه روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
illuminator U دستگاه روشنایی
illuminator U وسیله روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
incandescent lamp U لامپ روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
luminosity U بازده روشنایی
intensity level U سطح روشنایی
illumination method U روش روشنایی
illuminating system U سیستم روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
illuminating gas U گاز روشنایی
glimmerings U روشنایی ضعیف
glimmering U روشنایی ضعیف
constant luminance U روشنایی ثابت
flash U روشنایی مختصر
optics U علم روشنایی
phot U واحد روشنایی
street lighting U روشنایی خیابان
sustained illumination U روشنایی پایدار
candlelight U روشنایی شمع
sustained illumination U روشنایی مداوم
lux meter U روشنایی سنج
luminous power U قوه روشنایی
search light illumination U روشنایی با نورافکن
room lighting U روشنایی اطاق
glare U روشنایی زننده
photometer U روشنایی سنج
flashed U روشنایی مختصر
flashes U روشنایی مختصر
photology U دانش روشنایی
phosphorescence U روشنایی شب تابی
incandescence U روشنایی سیمابی
ray U روشنایی تشعشع
glares U روشنایی زننده
glared U روشنایی زننده
luminous intensity U شدت روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
glimmer U روشنایی ضعیف
glimmered U روشنایی ضعیف
luminous efficiency U راندمان روشنایی
luminance channel U کانال روشنایی
loom U هاله روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
photothermic U مربوط به گرماو روشنایی
lighting U سیستم روشنایی ماشین
lucifugous U گریزان از روشنایی روز
illumination plan U طرح روشنایی منطقه
illumination photometer U شدت روشنایی سنج
neon U شبیه روشنایی نئون
photomrtry U سنجش شدت روشنایی
lambent U دارای روشنایی ملایم
zodiacal light U روشنایی صبح کاذب
lighting hours U زمان روشنایی یا سوختن
gas lights U نور یا روشنایی گازی
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
gas light U نور یا روشنایی گازی
lighting cable U کابل نور روشنایی
over expose U زیاد روشنایی دادن
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
at first light U در اولین روشنایی روز
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
lighting point U محل یا نقطه روشنایی
front lighting U روشنایی جلو ساختمان
to i. light from anything U گذر کردن روشنایی
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
will o the wisp U روشنایی مردابی فانوس شیطان
friars lantern U روشنایی شبانه بر روی باطلاق
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
photogenic U ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
illumination U روشن کردن منطقه روشنایی
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
lambency U ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
illuminations U روشن کردن منطقه روشنایی
ligting conditions U شرایط روشنایی نسبتهای نور
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
will o the wisp U روشنایی کاذب درباغ سبز
photothropism U جنبش در تحت تاثیر روشنایی
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
phot U واحد شدت روشنایی در سیستم غیرمتریک
phototherapy U معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
nits U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
icebink U روشنایی که دراثرانعکاس نور یخ درافق پیدامیشود
nit U واحد غیرمتداول روشنایی درسیستم متریک
lumen U واحد فلوی روشنایی درسیستم متریک
photosynthesis U ایجاد وتشکیل موادالی در گیاهان بکمک روشنایی
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
electroluminescent U قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
sidelights U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
sidelight U اطلاعات ضمنی وفرعی روشنایی غیر مستقیم
flare U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flares U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
photoglyph U صفخهای که دراثر روشنایی حکاکی شده باشد
photoconductive U مادهای که مقاومت الکتریکی ان با شدت روشنایی تغییرمیکند
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
lime light U روشنایی سفیدی که از داغ کردن اهک حاصل میشود
rushlight U چراغ کم نور روشنایی چراغی که فتیله ان از پیزر باشد
mithra U نام دارگونه روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی
image [برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر]
images U برای تغییر شدت روشنایی یا میزان جذابیت تصویر
footcandle U واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
phosphene U حلقههای روشنایی که ازفشردن تخم چشم دیده میشود
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
fog dog U روشنایی کم که درهنگام مه گرفتگی نزدیک افق دیده میشود
corposant U گلولههای روشنایی که گاهی درهوای طوفانی بردکلهای کشتی دیده م
opaquely U چنانکه روشنایی پشت را بپوشاند بطور مبهم یا غیر مفهوم
photoemissive U مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
paraheliotropism U موازی شدن برگ با پرتوافتاب برای نگرفتن روشنایی زیاد
optophone U الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
airglow U روشنایی که در هنگام غروب به علت تابش افتاب به جوزمین پدید می اید
habitance U زندگی
living U زندگی
Recent search history Forum search
1life cycle ceremonies
1rite de passage
1wife is life life is knife knife kill the life
1you'll go through life thinking that you hate each other.
1دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
1Country pumkin
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0نقد و نظر آزاد ولی دشنام و فحش ممنوع: دوستان عزیز بویژه عدالت خواهان جنبش روشنایی اولا خوشحالم که همه مردم حق و باطل را بخوبی تشخیص دادند و دوما خوشحالم که حداقل خوبان و بدان از هم تمیز شدند و دیگر هر
0فقط خودم میتوانم زندگی خودم را تغییر دهم هیچکس نمیتواند اینکار را برای من انجام دهد
0خرچنگ نعلی اسبی در کدام مناطق دنیا زندگی می کند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com